سلفژ – Solfege

سلفژ Solfege
www.musictheory.net

کلمه سلفژ ممکن است برای بسیاری از هنرجویان مبتدی نا آشنا باشد. معنی این کلمه نت خوانی است. در این بخش هنرجو باید با مبانی نت خوانی به صورت تئوری و عملی آشنا شود.

برای خواندن و نوشتن موسیقی از خط مخصوص موسیقی يا خط نت استفاده می شود که همه هنرجویان برای فراگیری اصولی سازشان به آن نیاز دارند. خط موسيقي ابزار و الفبای آموزش در موسيقي است که مانند هر خط ديگري از نشانه ها و قواعد خاص خود بهره مي گيرد. از آنجا که يادگيري و تسلط بر این خط نیازمند تمرین فراوان و همچنین صرف زمان کافی است از این روهنرجویان برای کسب موفقیت در سازشان باید از همان ابتدا یادگیری خط نت را در رأس كار خود قرار دهند.

الف) سلفژ سازی و یا پارلات (Parlati)

هدف این بخش از سلفژ آشنایی هنرجو با نت های موسیقی (از بم ترین تا زیرترین در گستره صوتی- موسیقایی)، درک ریتم و ریتم خوانی ، تقویت سرعت در چشم خوانی (Reading) و تسلط وی بر اجرای نت های مورد نظر است.

ب) سلفژ آوازی و یا کانتات

بخش آوازی سلفژ تربیت گوش (Ear Training) هنرجو از نظر آوایی و درک صوت و نیز آموزش وی برای خواندن و سراییدن صحیح نت های موسیقی است.
از نظر اصول آموختن موسیقی سلفژ یکی از پایه ای ترین و تاثیرگذارترین بخش ها برای تربیت یک نوازنده و یا خواننده است. لذا عدم آشنایی هنرجو با این بخش موجب تضعیف پایه آموزش موسیقی در وی خواهد شد.

در اینجا برای یادگیری سلفژ و تئوری موسیقی وب سایت زیر را برای علاقه مندان آشنا به زبان انگلیسی معرفی می کنم:

تعاریف دیگری از سلفژ:

سلفژ را می توان خواندن یک سری نت ها به صورت پی در پی و پشت سر هم و با رعایت قوانین نت ها و سکوت ها و … معرفی کرد. پایهء آموزش سلفژ دانستن ارزش زمانی هر نت است و در کنار این باید ارزش زمانی هر سکوت را نیز بدانیم. یعنی باید با تئوری موسیقی آشنایی داشته باشید.

الف:مهمترین عاملی كه به معنای اعم ، پایه و اساس جدی در آموزش موسیقی به شمار میرود سلفژ است كه از دو قسمت عمده تشكیل میشود :

1- قسمت عملی 2- قسمت نظری

قسمت عملی شامل خواندن و تلفظ نتها به شكل آوازی و به شكل وزن خوانی است و قسمت نظری شامل شناخت كلیه علامتها و قواعدی است كه در طی قرنها به منظور اجرای دقیق موسیقی به تدریج ابداع شده و تكامل یافته است تا بتوان شناخت هنری را كه واقعیتی درونی است و بیشتر جنبه عاطفی دارد با این علامتها و قواعد به شناخت علمی تبدیل كرد.

ب : تقسیمات صدای انسان

1- سوپرانو :صدای زیر زنانه

2-متسو سوپرانو : صدای متوسط زنانه

3-كنترآلتو : صدای بم زنانه

4- تنور : صدای زیر مردانه

5- باریتون : صدای بم یا صدای متوسط مردانه

6- باس : صدای بم مردانه و بهترین صدای مردانه

در هنگام نوازندگی یا خوانندگی آواز سكوتها را باید اجرا كرد به صورت نخواندن نت و ساكت شدن ولی در ابتدا برای آموزش سلفژ ما با دیدن علامت سكوت ، سكوت نمیكنیم بلكه به جای آن كلمه اوم میگوییم و به اندازه ارزش زمانی سكوت آنرا ادامه میدهیم.

خواندن نتها با اجرای صدای آن نت را كانتات گویند و خواندن نت بدون اجرای صدا و فقط گفتن نام آنرا پارلات گویند.

شما باید توانایی خواندن بی صدای نتها را پیدا كنید و نتهایی كه به شما داده میشود را با تمپوی مشخص بخوانید و بعد كم كم قدرت نت خوانی خود را افزایش دهید بطوریكه نت بعدی را هم در ذهن داشته باشید و اگر كسی نت بعدیِ نتی را كه شما خوانده اید با دست بپوشاند شما باز هم آنرا بخوانید.

مساله دیگری كه اینجا بیاد خاطر نشان كرد مساله فركانس گیری است كه شما باید با سازی كه در اختیار دارید این كار را انجام دهید كه البته ما در اینجا فركانس گیری با پیانو را توضیح میدهیم.

فركانس گیری چهار مرحله دارد

1- شنیدن صدای نت اجرا شده

2- اجرای آن در ذهن

3- اجرای آن با صدا

4-تطابق دادن هر چه بیشتر صدای خود با صدای ساز كه در فضا باقی مانده است.

آموزش سلفژ

دوره مجازی آموزش سلفژ و خوانندگی


موسیقی به عنوان یک زبان

زبانی با قواعد و دستورات خاص خود که طی سال های متمادی و در هر دوره * باگذشت صد ها سال از شکلی به شکلی دیگر در حال تغییر و تکامل می باشد و این هنر را دارای پیچیدگی های خاص خود کرده است.که برای شناخت آن احتیاج به تمرین متمادی چندین ساله میباشد. حال این شناخت در دو بخش نظری وعملی،نظری شامل یادگیری قواعد مفاهیم واصطلاحات وهرآنچه که به علم موسیقی مربوط می باشد و بخش عملی شامل خواندن و تلفظ نت های به شکل آوازی و وزن خوانی است که در آخر با شناخت این دو به بهبود هرچه بیشتر توامان می شود. آنچه که امروزه به نام تئوری موسیقی مطرح است چکیده از تجربه و عمل طی سالیانی طولانی توسط نوابغ موسیقی به وجود آمده و یکی از الزامات موسیقی برای شناخت آن می باشد اما متاسفانه با عدم توجه به بخش تيوری موسیقی و فقط اکتفا به حس فردی (اگر چه این دو در بعضی مواقع یه شکل متضاد هم می باشند و اما این تضاد باعث تکامل هم می باشند ) دست به تولید موسیقی زده اند که این امر باعث ضعف در حوزه تولید و کم توجهی بین نوازندگان، باعث موسیقی محدود و مهجور ازمرزهای بین اللملی در مانده است .از این رو برای بهبود کیفی نظری موسیقی به سفارش سایتم موسیقی پارس دست به تولید دوره تئوری موسیقی زده ایم. دوره نظری موسیقی به 5 قسمت تقسیم می شود که شامل:

تيوری : مبانی وقواعد و اصطالاحات پایه موسیقی می پردازد.
هارمونی: علم شناخت ، ساخت و وصل اکورد ها به یکدیگر می پردازد.کنترپوان: بر خلاف هارمونی کنترپوان: موسیقی را از نظر افقی بررسی می کند و بر حرکت مولودیک توجه خاصی دارد.
فرم: به ساختمان واستخوانبندی ونقشه های موسیقی برای ایجادفضاهای گوناگون موسیقی می گویند.
ارکستراسیون: به انتخاب ساز وکنارهم چیدن آن ها برای یک قطعه موسیقی می گویند.

کاری که ما در پیش روداریم و آنچه به حوزه کاری مربوط می شودآموزش تيوری موسیقی است که آن را به سبکی جدید در عرصه دنیای مجازی فارسی زبانان شاید آن را به عنوان اولین حرکت در دنیای مجازی با امکاناتی افزون نسبت به شیوه های مرسوم ، تيوری موسیقی را به زبانی ساده و شیوا برای علاقه مندان موسیقی  دهیم. همچنین این اثر به عنوان کاری نو خالی از ایراد نیست؛


* موسیقی به دوره های، باستان(0-674) قرون وسطا(674-1600)، رنسانس(1600-1400) باروک(1400-1740) کلاسیک(1740- 1280) رمانتیک(1211-1280) اوایل قرن بیستم(1200-1610) مدرن(1610 تا کنون)

سایت خبری تحلیلی موسیقی پارس http://musicepars.com